نگاه اول

 

نخستین نگاهی که ما را به هم دوخت

نخستین سلامی که در جان ما شعله افروخت

نخستین کلامی که دل های ما را

به بوی خوش اشنایی سپرد و به میهمانی عشق برد

پر از مهر بودی

پر از نور بودم

همه شوق بودم

همه شور بودی

چه خوش لحظه هایی که دزدانه از هم نگاهی ربودیم و رازی نهفتیم

چه خوش لحظه هایی که "می خواهمت" را به شرم و خموشی

گفتیم و نگفتیم...

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد رضایی جمعه 10 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 05:15 ب.ظ

پس چی همین نگاه اوله که آدم رو بد بخت میکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد